روابط مابین والدین و کودک یکی از مهمترین جنبه های زندگی هر فردی است. روابط والدینی به عنوان یکی از اولین ارتباطاتی که یک کودک دارد، یک سری محدودیت هایی را برای افراد بعدی که می خواهد با کودک ارتباط برقرار کند، ایجاد می کند.
یک ارتباط مثبت مابین والدین – کودک منجر به تقویت استقلال، کنجکاوی، عزت نفس و مهارت هات های تصمیم گیری بهتر می شود.
از طریق دخالت دادن کودکتان در زندگی، روابط خودتان را با وی تقویت کنید و یک رابطه قویتری ایجاد کنید. همچنین باید نحوه تعدیل کردن رابطه والدین – کودک در طول زمان را یاد بگیرید.
دخالت دادن
۱٫ خودتان را با آنها هم سطح کنید.
شما از طریق ارتباط برقرار کردن با آنها و از طریق استفاده کردن از روش های مناسب با سن آنها، می توانید رابطه خودتان با کودکتان را قوی تر کنید.
سعی کنید که سطح مربوط به آموزش، کار کردن بر روی پروژه ها و بازی کردن، در یک سطح آشنا و قابل درک برای کودک باشد. این کار باعث می شود که آنها با شما ارتباط برقرار کنند و به شما نزدیک تر شوند.
در صورتی که یک کودک نوپا داشته باشید، آن را بر روی زمین قرار دهید و با استفاده از قالب های پلاستیکی، یک شهر درست کنید.
در صورتی که یک نوجوان یا جوان بزرگتری داشته باشید، همراه با وی به بازی های ویدئویی مشغول شوید.
احتمالا شما با استفاده از این روش ها، در مقایسه با حالتی که بخواهید بر روی میز غذا خوری با آنها صحبت کنید، مکالمات بیشتری با آنها خواهید داشت.
۲٫ بر روی اهمیت زمان خانواده تاکید کنید.
هر چند که کودکتان باید مطلع باشد که شما شخصیت وی را تایید می کنید و به آن احترام می گذارید.
ولی همچنین زمانیکه شما ارزش یک خانواده را به عنوان یک واحد بالا می برید، فرزندتان هم ارزش بیشتری به خانواده قائل خواهد شد. زمان خانواده را به یک بخش منظم و خاصی از موارد روتین خودتان تبدیل کنید.
سعی کنید که در اکثر شب های هر هفته، با هم غذا بخورید و همه افراد در مورد اتفاقات خوب یا بدی که در طول آن روز برایشان صورت گرفته است، صحبت کنند.
سعی کنید که همراه با هم به دیدن رویدادهای ورزشی، فیلم یا گردهمایی های اجتماعی بروید.
۳٫ در مورد هر یک از کودکان خودتان، یک زمانی را برای صحبت کردن رو در رو و خصوصی با وی اختصاص دهید.
بودن در کنار هم به عنوان یک واحد اهمیت زیادی دارد. همچنین شما باید یک زمانی را صرف تمرکز کردن بر روی هر کودک به صورت انفرادی بکنید.
اولویت دادن به زمان های رو در رو به شما کمک می کند تا با هر یک از کودکان خودتان یک ارتباطی ایجاد کنید.
همچنین این کار به شما کمک می کند تا بر روی نقاط قوت و استعدادهای انفرادی هر یک از کودکانتان متمرکز شوید.
یک سرگرمی پیدا کنید که همراه با کودکان خودتان به آن مشغول شوید. ممکن است در آخر هفته ها بخواهید که نحوه ماهی گرفتن را به فرزندانتان آموزش دهید.
یا می توانید نواختن پیانو را به یکی دیگر از کودکان خودتان آموزش دهید.
یک بخش آزادی را در برنامه هفتگی خودتان در نظر بگیرید تا با هر یک از کودکان خودتان یک رابطه خاصی برقرار کنید.
۴٫ وضعیت های آکادمیکی، دوستی ها و فوق برنامه ای کودکتان را پیگیری کنید.
والدینی که ارتباط خوبی با کودکان خودشان دارند، وضعیت زندگی آنها را به صورت دائمی پیگیری می کنند.
در صورتیکه تنها مکالمه شما با فرزندانتان در طول هر روز “صبح بخیر” و “شب بخیر” باشد، انتظار نداشته باشید که یک رابطه قوی مابین شما و فرزندتان وجود داشته باشد.
کاملا قابل فهم است که شما به دلیل کار و سایر مسولیت هایی که دارید، تمام وقت مشغول باشید، ولی همچنین باید برای شناخت کودکان و مواردی که در زندگی آنها در حال وقوع هست، تلاش کنید.
در صورتیکه زمان آزادی داشته باشید، به صورت داوطلبانه به مدرسه شان بروید، در یک بازی سافتبال نقش یک مربی را برای کودکتان داشته باشید.
یا اینکه به صورت منظم با معلمان کودکانتان ملاقات داشته باشید تا بتوانید وضعیت آکادمیکی فرزندتان را دنبال کنید.
در حین انجام تکالیف مدرسه در کنار آنها بنشینید. به آنها کمک کنید تا این تکالیف را انجام دهند.
در برخی مواقع دوستان کودکتان را به خانه دعوت کنید تا نسبت به تاثیراتی که در مدرسه بر روی کودکتان وجود دارد، مطلع شوید.
۵٫ نقش یک کودک را داشته باشید.
این موضوع را به اطلاع کودکتان برسانید که همه موارد مابین شما و او، عبارت از موارد جدی نمی باشند.
البته شما از وی انتظار دارید که نسبت به قدرت و اختیار شما احترام قائل شود، ولی همچنین باید به همراه آنها بخندید.
یک حس سرگرمی می تواند زندگی شما را شاد کند و خاطرات خوبی مابین شما ایجاد کند.
در حین صرف وعده های غذایی مکمل یا بازی کردن با کودکان همسن، صداها و صورت های خودتان را به شکل مسخره و خنده دار در بیاورید.
از طریق شوخی کردن و جوک گفتن، رابطه نزدیکی با نوجوانان برقرار کنید.
حفظ کردن یک ارتباط مثبت
۱٫ قابل اعتماد باشید.
نکته مهمی که برای شما به عنوان یک والدین وجود دارد، عبارت از ایجاد اعتماد می باشد. اعتماد بر روی تعداد زیادی از نقش های والدینی تاثیر دارد.
البته کودک شما باید نسبت به این نکته مطلع باشد که به منظور آماده شدن برای مراحل مختلف زندگیش، به شما نیاز دارد.
زمانیکه می گویید یک کاری را انجام خواهید داد، حتما آن کار را انجام دهید. به عهد و قول خودتان پایبند باشید.
این کار به کودک شما کمک می کند تا یک دلبستگی ایمن و مبنایی را به دست بیاورد که بر روی روابط آینده تاثیرگذار خواهد بود.
با این وجود، اعتماد همچنین شامل احترام گذاشتن به نیاز کودکتان برای داشتن یک حریم و جلب اعتماد آنها در زمان به اشتراک گذاری یک موردی با شما می باشد.
اعتماد به این معنا نمی باشد که شما تمامی گفته های کودکتان را قبول داشته باشید، ولی به معنای بررسی کردن گفته کودکتان و بیان کردن مزیت های شک و تردید به وی می باشد.
۲٫ گوش دادن فعال بدون ایجاد اختلال را تمرین کنید.
معمولا والدین به کارهای مختلفی مشغول هستند. ولی همچنین شما می خواهید این اطمینان را در کودکتان ایجاد کنید که نسبت به گفته های وی اهمیت می دهید.
حتی در صورتی که کودکتان در مورد یک مشکل خاص موجود در مدرسه شکایت داشته باشد یا با مشکلات مربوط به دوره نوجوانی مواجه باشد، سعی کنید که به صورت کاملی به وی توجه کنید.
زمانیکه به صورت فعال گوش می دهید، رابطه تان را با کودکتان تقویت می کنید و میزان اهمیت آنها را برای خودتان نشان می دهید.
گوشی خودتان را در حالت سکوت قرار دهید و تلویزیون را خاموش کنید. به منظور آماده کردن پاسخ خودتان، کودکتان را از خودتان دور نکنید.
به صورت واقعی به حرف کودکتان گوش دهید و سعی کنید که منظور وی را بفهمید. به صورت کودکتان نگاه کنید. یک ارتباط چشمی برقرار کنید.
از زبان بدن صریح استفاده کنید. بدون هیچ نوع قضاوت یا اظهارات صورتی منفی به حرف های وی گوش دهید.
بعد از خاتمه یافتن صحبت های کودکتان، مواردی که شنیده اید را به صورت خلاصه بیان کنید.
برای مثال، دختر شما می گوید که “همه دختران کلاس در هفته به کمپ خواهند رفت، ولی ما مجبور هستیم که به مراسم عروسی مسخره برویم.”
شما می توانید بگویید که “به نظر می رسد که شما به دلیل اینکه نمی توانید به کمپ بروید، ناراحت هستید.”
۳٫ از ۳F مربوط به سرپرستی موثر استفاده کنید.
هر کودکی در ارتباط و رفتار خودش تا یک حدی به صورت محافظه کارانه عمل می کند و همچنین یک سری بدرفتاری هایی دارد.
با این وجود، شما به عنوان یک فرد بزرگسال باید به صورت مناسب و آرام با این رفتار بد برخورد کنید.
استفاده از روش ۳F به شما کمک می کند تا رابطه کلی والدین – کودک موجود را به یک رابطه منظم تبدیل کنید و از آن محافظت کنید.
- محکم باشید[۱]. پیامدها یا عواقب تعیین شده توسط خودتان را بیان کنید و آنها را بدون هیچ تناقضی اعمال کنید.
- عادل باشید[۲]. مجازات در نظر گرفته شده متناسب با جرم باشد. سعی کنید که از نتیجه گیری های (تعیین عواقب) تند و افراطی اجتناب کنید.
- مهربان باشید[۳]. حرف های خودتان را به صورت محکم و مودبانه بیان کنید. از بلند کردن صدایتان اجتناب کنید. فقط موارد تخلف آنها را بیان کنید و پیامدهای مربوطه را توضیح بدهید. همچنین زمانیکه کودکتان عملکرد خوبی داشته باشد، باید او را تشویق کنید.
۴٫ به صورت آرام با یکدیگر صحبت کنید.
اغلب نوجوانان و جوانان از داشتن ارتباطات رو در رو ترس دارند. از طریق برنامه ریزی کردن گفتگوهای خودتان در یک پوزیشن موازی و مشابه، فشار موجود بر روی فرزندتان را کاهش دهید.
زمانیکه پسرتان را به راگبی می برید، سعی کنید در مورد قلدری های صورت گرفته در مدرسه از وی سوال کنید.
زمانیکه در آشپزخانه مشغول پخت و پز هستید، از دخترتان در مورد علاقه عشقی جدیدش سوال بپرسید.
از این زمان به عنوان یک فرصتی برای شناخت کودکتان استفاده کنید که شامل علایق، عملکردها، سرگرمی ها و سایر موارد می باشد.
همچنین علایق خودتان را هم بیان کنید، همانند سابقه های خودتان در دوران کودکی.
بر روی علایق مشترکی که ممکن است هر دو شما بیان کنید، تاکید بیشتری داشته باشید. در صورتیکه به این شکل بحث کنید، احتمالا کودکتان به صورت فعال تر و صریح تری در این بحث مشارکت خواهد کرد.
تغییر رابطه در طول زمان
۱٫ همزمان با بزرگ شدن کودکتان، قوانین موجود را بازبینی کنید و آزادی های وی را افزایش دهید.
همزمان با بزرگ شدن کودکتان، بازبینی قواعد و راهنمایی ها و تغییر آنها مطابق با نیاز موجود، اهمیت زیادی خواهد داشت.
کودکان باید ملاحظه کنند که همزمان با افزایش سن آنها، اعتماد شما به آنها و مسولیتشان به مرور افزایش پیدا می کند.
با این وجود، همچنین در صورتیکه این افراد قواعد موجود را رعایت نکنند، با عواقب شدیدتری مواجه خواهند شد.
از طریق نشستن در کنار کودکتان و بحث کردن در مورد قواعد موجود، وی را به همکاری ترغیب کنید.
شما می توانید بگویید که “به نظر می رسد که شما هیچ مشکلی با خاموشی در ساعت ۹ شب ندارید.
به دلیل اینکه بزرگتر شده اید، فکر می کنم که می توانید یک ساعت بیشتر بیدار بمانید. آیا این شرایط خوب است؟”
۲٫ آنها را در تصمیم گیری خودتان مشارکت دهید.
زمانیکه والدین به صورت واقعی از فرزند نوجوان خودشان می خواهند که نظرش را بیان کند، احساسی که در این فرد ایجاد می شود یک احساس کاملا با ارزشی خواهد بود.
اکثر والدین به جای اینکه کودکان را در تصمیم گیری دخالت دهند، فقط تصمیمات گرفته شده را به آنها بیان می کنند.
با این وجود، همزمان با اینکه کودکتان به یک فرد نوجوان و یک فرد بزرگسال تبدیل می شود، اجازه دادن به آنها برای بیان کردن نظر خودشان منجر به ایجاد یک نوع احساس استقلال در آنها خواهد شد.
اجازه بدهید که فرزندان بزرگتر در اکثر تصمیم گیری ها، همانند انتخاب لباس، وعده های غذایی، فعالیت ها یا برنامه های مربوط به تعطیلات نقش داشته باشند.
شما می توانید عقاید آنها را در مورد مدیریت کردن کارهای خانه بپرسید تا نشان بدهید که به نظرات آنها اهمیت قائل هستید.
برای مثال، شما می توانید بگویید که “جکسون، پیشنهاد شما برای فیلم خانوادگی شبانه این هفته چیست؟” یا ” در تعطیلات تابستان دوست دارید به کجا بروید؟”
۳٫ کودک خودتان را ترغیب کنید تا یک سری چالش هایی را حل کند و مستقل شود.
زمانیکه کودکتان یک رابطه قوی با شما داشته باشد، برای وارد شدن به دنیای بیرون و مقابله با چالش های پیشرو، احساس قدرت خواهد کرد.
نقش یک حامی را برای کودکتان داشته باشید و باعث شوید که با گذشت زمان، به یک فرد مفیدتر و موثرتری تبدیل شود.
شما می توانید این کار را از طریق اجازه دادن به فرزند نوجوان خودتان برای شستن لباس های خودش در لباسشویی و آماده کردن آنها برای کالج انجام دهید.
همچنین شما می توانید فرزند خودتان را تشویق کنید تا در برابر قلدری ها بایستد یا (به صورت مودبانه) با معلمی که یک نمره نامناسب و غیر منصفانه ای را به وی داده است، صحبت کند.
همچنین شما می توانید از طریق راهنمایی کردن تدریجی، فرزند خودتان را به یک فردی قوی تبدیل کنید.
نحوه انجام دادن وظایف و کارهای مورد انتظار را به فرزند خودتان آموزش دهید.
موقعیت های اجتماعی استرس زا را با آنها تمرین کنید. بعد از آن، آنها را تشویق کنید که به تدریج پیشرفت کنند.
۴٫ با آنها صادق باشید و جنبه انسانی خودتان را نشان دهید.
همزمان با اینکه کودکتان رشد می کند، یک مقدار راحت تر بودن با وی و اجازه دادن به وی برای آشنا شدن بیشتر با شما می تواند یک مورد نرمالی باشد.
در واقع نشان دادن جنبه انسانی تان به کودکتان می تواند مواردی را به وی آموزش دهد.
به منظور یادگیری و رشد کودک خودتان می توانید از یک سری داستان های شخصی و متناسب با سن وی استفاده کنید.
برای مثال، در صورتی که در مدرسه بر روی شما قلدری صورت گرفته باشد، این موضوع را با کودک خودتان در میان بگذارید و توضیح بدهید که به چه نحوی این مشکل را رفع کرده اید.
به دلیل اینکه توانسته اید قلدری صورت گرفته بر روی خودتان را از بین ببرید، کودکتان شما را به عنوان یک فرد قوی و شکست ناپذیر در نظر خواهد گرفت.
نویسنده: Tasha Rube, LMSW
به روز رسانی شده در: ۵ اکتبر ۲۰۱۹ , ترجمه : مشاورکو
[۱] Be Firm
[۲] Be Fair
[۳] Be Friendly