روان درمانی بدن، به عنوان یک رهیافت درمانی کل نگر، ذهن، بدن، روح و عواطف فرد را در فرآیند درمانی درگیر می کند.

طرفداران این رهیافت درمانی بر این باور هستند که تفکرات، ویژگی ها، احساسات و عقاید فرد می تواند بر روی عملکرد فیزیکی فرد تاثیر گذار باشد.

در حالی که عوامل فیزیکی از قبیل برنامه غذایی، ورزش و وضعیت اندامی بدن می تواند به صورت مثبت یا منفی، تحت تاثیر وضعیت روانی و عاطفی فرد قرار بگیرد.

بنابراین، افرادی که به دلیل یک سری از نگرانی ها سلامت روانی به درمان مراجعه می کنند، می توانند در نتجیه استفاده از روش درمان بدنی به درمان مورد نظر دست یابند.

روان درمانی بدنی چیست؟

روان درمانی بدنی به عنوان یک رهیافت ایجاد شده بر مبنای ارتباط بدن – ذهن، بزرگترین زیر مجموعه روان شناسی بدنی می باشد.

درمانگران معاصر روش درمان بدنی بر این باور هستند که در فرآیند درمانی، در نظر گرفتن ذهن و بدن به عنوان یک نهاد ضرورت دارد.

این نهاد ذهن / بدن منجر به درمان و رشد مناسب، ایجاد محیط مناسب و تعاملات بین شخصی صحیح خواهد شد .

در زمانی که با استفاده از یک روش مثبت و احترام آمیز مورد استفاده قرار بگیرد، می تواند تاثیرات مثبتی داشته باشد و به کنترل ذهن / بدن کمک کند.

بر اساس نظریه درمان بدنی، احساسات مربوط به آسیب های گذشته می توانند در داخل بدن به دام انداخته شوند و به صورت بیان از روی صورت، وضعیت بدنی، درد عضلانی و یا دیگر فرم های مربوط به زبان بدن بیان شوند.

گفتار درمانی می تواند برای شناسایی این آسیب مفید باشد، ولی بر اساس نیاز های خاص شخص درمانجو، تکنیک های بدن درمانی هم می تواند به عنوان مکمل رهیافت های سنّتی تر (همانند گفتار درمانی) مورد استفاده قرار بگیرد تا فرد به یک درمان کلی دست یابد.

روان درمانی بدن (که همچنین به عنوان روان درمانی بدن و یا روان درمانی متمایل به بدن شناخته می شود)، متفاوت از درمان بدن می باشد.

در حالی که روان درمانی بدن بیشتر در نتیجه افزایش خود آگاهی ، رفع نگرانی های روان شناختی، و تغییرات مثبت در رفتار صورت می گیرد.

ولی بدن درمانی به درمان مشکلات سلامت روانی عمیق منجر نمی شود و آگاهی های روان شناختی را برای فرد ایجاد می کند.

در نقطه مقابل، بدن درمانی معمولا شامل استفاده از پیام های درمانی، پیام های غیر درمانی، و پوست درمانی های آرایشی می باشد که منجر به کاهش استرس و  افزایش سلامتی بلند مدت می شود.

تاریخچه و توسعه

باور بر این است که یک روان کاو اتریشی به اسم ویلهلم ریچ[۱] بیشترین تاثیر را بر روی رشد اولیه و ایجاد روان درمانی بدنی، به عنوان یک رهیافت درمانی داشته است.

در اواخر قرن ۱۹ ام و اوایل قرن ۲۰ ام، روان درمانگر فرانسوی به اسم پیئر جنت[۲] پیشبردهای مهمی را در توسعه رون شناسی بدنی داشت و همچنین سیگومند فروید[۳]، بر روی نقش بدن در مراحل اولیه مشکلات سلامت روان، علاقمند بود.

ریچ، به عنوان اولین دانشجوی فروید، بر این باور بود که انگیزش های بشری ذاتا خوب هستند و منجر به رشد یک مفهوم روان پویشی می شوند که شامل بدن فیزیکی می باشد.

وی به عنوان یکی از محققان اولیه در رابطه با نقش بدن در روان درمانی، کتاب خود به اسم تحلیل شخصیت[۴] را در  سال ۱۹۳۳ چاپ کرد.

وی در کتاب خود، که توسط عموم جامعه روان کاوی مورد قبول واقع شده بود، بیان کرد که احساسات سرکوب شده و حتی شخصیت یک فرد، از طریق تنش ماهیچه ای، وضعیت اندامی و حرکت فیزیکی انعکاس می یابد – یک مفهومی که بعدا به اسم “مسلح کردن یا تقویت بدن” نام گذاری شد.

وی در نتیجه تحقیقات خودش، به این باور رسید که به منظور دستیابی افراد درمانجو به یک درمان عاطفی کامل، استفاده از فشار فیزیکی مورد نیاز می باشد.

بر خلاف موفقیت تحلیل شخصیت ریچ، کار بعدی وی در وجتو تراپی[۵] – استفاده از ماساژ درمانی برای  از بین بردن عواطف فیزیکی آشکار شده – در سطح گسترده مورد انتقاد قرار گرفت و رد شد.

این انتقاد شدید منجر به کاهش اهمیت روان درمانی بدن در جامعه روان شناسی عمومی شد.

با این وجود، ریچ چندین مفهوم اساسی را برای روان درمانی بدن معرفی کرد و توسعه داد و این مفاهیم مبنایی برای کارهای بعدی وی در این زمینه تبدیل شد.

برخی از افراد – الکسانر لاون، جان پیئرکوس، و چارلز کلی[۶] و سایر افراد – که توسط وی تحت درمان قرار گرفتند و برخی از درمانگران دیگر، از رهیافت کاری ریچ استفاده کردند تا روان درمانی مختصّ خودشان را توسعه دهند.

این روش درمانی از زمان تاسیس خودش در دهه ۱۹۰۰، در سطح قابل توجهی گسترش یافته است.

جدایی بین ذهن و بدن، در دهه ۱۹۳۰ مشخص تر از شرایط فعلی بود و در حال حاضر، برخی از کارشناسان سلامت روان شروع به شناخت مزیت های رهیافت درمانی کرده اند و بر مبنای آن، رهیافت های درمانی خودشان را اصلاح می کنند.

در حال حاضر، مکاتب زیادی از روان درمانی بدنی / بدن استفاده می کنند، که برخی از آنها در نتیجه کارهای ریچ توسعه یافته است. برخی از این رهیافت ها که بیشتر معروف شده اند، عبارتند از :

هکومی، یک روش درمانی که شامل آگاهی از طریق رهیافت بدنی می باشد.

انرژی های اصلی، یک رهیافت که برای ایجاد توازن انرژی مابین بدن، ذهن و روح از حرکت استفاده می کند و ویژگی های درونی افراد را بهتر بیان می کند.

تحلیل بیو انرژتیک، یک رهیافت بدنی که روش درمانی را با روان شناسی و کار بدنی ترکیب می کند.

بیو دینامیک، که به افراد درمانجو کمک می کند تا برای شناسایی و حل نگرانی های روان شناختی از بدن خودشان استفاده کنند.

روش های دیگر شامل ایجاد مجدد وضعیت سلامت عاطفی، روان شناسی بیو دینامیک، روان درمانی متحد، روان درمانی حرکتی متمرکز، و ایجاد مجدد وضعیت عاطفی می باشد.

روان درمانی بدنی به چه نحوی کار می کند؟

در حالی که اغلب روش های گفتار درمانی مرسوم قادر به تشخیص بیشتر چالش های سلامت روانی و عاطفی می باشد.

روان درمانگران بدنی بر این باورند که ممکن است برخی از افراد به صورت سریع، یک سری از مشکلات عاطفی را شناسایی کنند که از طریق گفتار درمانی مشخص نمی شود و این کار را فقط از طریق توجه کردن به ارتباط بدنی انجام می دهند.

به دلیل اینکه آسیب های گذشته و یا سایر نگرانی های روان شناختی، می توانند بر روی سیستم عصبی خودکار فرد تاثیر منفی داشته باشند، افرادی که مشکلات عاطفی یا فیزیکی را تجربه می کنند.

ممکن است که تحت تاثیر نگرانی های فیزیکی از قبیل بد عملکردی جنسی، مشکلات هورمونی، مشکلات گوارشی، یا تنش هایی در قسمت های خاص از بدن، همانند سر، گردن، شانه ها و معده قرار بگیرند.

درمانگران روان درمانی بدنی می توانند به افراد درمانجو کمک کنند تا نسبت به این احساسات بدنی آگاه تر شوند و نحوه استفاده از این تکنیک ها را یاد بگیرند تا بتوانند هر نوع تنش موجود در بدن شان را آزاد کنند.

روان درمانی بدنی
روان درمانی بدنی

تکنیک هایی که در اغلب موارد در این روش درمانی استفاده می شود، شامل تمرین تنفس و آگاهی حسّی، تمرینات فیزیکی از قبیل رقص و سایر حرکات، صدا درمانی، ماساژ، و تمریناتی بر روی زمین می باشند.

در طول دوره، شخص درمانجو می تواند ترغیب شود که الگوهای رفتاری را انعکاس دهد و تاثیرات این الگوها را بر روی عواطف ، تجربیات و نگرانی های جدیدی که در طول درمان ایجاد می شوند، بررسی کنند.

روان درمانی بدنی به چه نحوی می تواند مفید باشد؟

درمان بدنی می تواند به افراد کمک کند تا یک وضعیت بهتری از خود آگاهی و ارتباط با دیگران را تجربه کنند.

ممکن است که افراد درمانجو این توانایی را در خودشان ببینند که توانایی بهتری برای درک بدن خودشان، کاهش استرس، و بررسی نگرانی های عاطفی و فیزیکی دارند.

استفاده از روان درمانی های متمایل به بدن، به عنوان یک بخش از فرآیند درمانی در استرس بعد از آسیب، در حال شایع شدن می باشد .

یک کارشناس آسیب شناسی به اسم بازل ون درک کولک[۷] بیان کرده است که در واقعیت، رهیافت های بدنی می توانند یک عامل ضروری برای درمان آسیب باشند.

روان درمانی بدنی می تواند به افراد کمک کند تا یک سری از مشکلات را شناسایی کنند.

ممکن است برخی از افراد ترجیح دهند که از درمان بدنی، به عنوان بخشی از رهیافت درمانی خودشان استفاده کنند تا در کنترل عاطفی، شناسایی نگرانی هایی رابطه ای، کاهش علائم اضطراب و افسردگی و افزایش اعتماد به نفس، به یک بهبود مناسبی دست یابند.

شواهد تجربی حمایت کننده از این رهیافت درمانی محدود می باشد، ولی تحقیقات اولیه بیانگر این است که درمان های بدنی، برای افراد درمانجویی که دارای شخصیت افراطی و حدّی می باشند هم مفید است.

نگرانی ها و محدودیت ها

برخلاف کارایی و افزایش محبوبیت این روش درمانی، برخی از نگرانی ها در رابطه با استفاده از روان درمانی بدنی، به عنوان یک گزینه درمانی وجود دارد.

یکی از مسائل مربوط به استفاده از لمس می باشد، که در بعضی از رهیافت های بدنی، به عنوان بخشی از فرآیند درمانی مورد استفاده قرار می گیرد.

لمس یا تماس در درمان، یک نگرانی اخلاقی مهمی می باشد.

در حالی که بعضی از افراد ادعا می کنند که تکنیک هایی درمانی دارای ارتباط فیزیکی با درمانگر، به کاهش درد و از بین رفتن تنش منتهی می شوند، ولی ممکن است که برخی از افراد

– همانند افرادی که مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته اند – نسبت به لمس فیزیکی مشکل داشته باشند.

همچنین برخی از کارشناسان ایجاد تاثیرات ناخواسته ، از قبیل ترسیدن، تحریک شدن و یا تاثیر جنسی را در نتیجه استفاده از دوره های بدن درمانی مورد سوال قرار داده اند.

احتمال وجود این نوع از عواطف شدید، می تواند منجر به رشد و توسعه بهتر انتقال و انتقال متقابل  مشکلات در رابطه درمانی شود.

به منظور کاراتر شدن این رهیافت درمانی، هر دو فرد درمانگر و درمانجو باید با ایجاد تماس موافق باشند و ظرفیت مناسبی را برای یادگیری نحوه توسعه آگاهی بدنی شان داشته باشند.

به دلیل اینکه تمامی روان درمانی های بدنی، نتوانسته اند در آزمایشات علمی اجرا شده توسط موسسات معتبر در برخی از کشورها، رضایت متخصصان و کارشناسان آن کشور ها را جلب کنند، ممکن است رهیافت های خاص متمرکز بر بدن درمانی، در این کشورها مورد تایید و استفاده قرار نگیرند.


[۱] Wilhelm Reich

[۲] Pierre Janet

[۳] Sigmund Freud

[۴] Character Analysis

[۵] Vegeto therapy

[۶] Alexander Lowen, John Pierrakos, and Charles Kelley

[۷] Bassel ban derk Kolk

ترجمه : دکتر دادخواه