روش درمانی تصحیح (تصمیم گیری مجدد در مورد درمان) بر مبنای این فرض ایجاد شده است که افراد بالغ بر  مبنای پیام هایی که در دوران کودکی و از طریق والدین و مراقبان خودشان جذب می کنند، تصمیم گیری می کنند.

این پیام ها به همراه تصمیمات گذشته، بیانگر فرآیند تصمیم گیری هستند و می توانند در چندین مرحله تاثیرات منفی داشته باشند.

در روش درمانی تصحیح افراد می توانند این پیام ها و هر نوع تصمیم منفی گذشته را بررسی کنند تا مواردی را که کارایی مناسب ندارند را شناسایی کنند.

افراد درمانجو می توانند به کمک یک درمانگر این توانایی را داشته باشند که خودشان را با معانی جدید مطابقت دهند و الگوهای تصمیم گیری خود آسیب زن را از طریق استفاده از تکنیک های تجربی و توضیحی انعکاسی از بین ببرند.

توسعه و تکنیک

این روش درمانی در سال ۱۹۶۵ و توسط یک فعال اجتماعی به اسم ماری گالدینگ[۱] و همسر وی، باب گالدین[۲] که یک روان پزشک بود، معرفی شد.

این رهیافت درمانی چارچوب نظری تحلیل تبادلی را با تکنیک های درمانی مربوط به روش گشتالت ترکیب می کند.

به دلیل وجو نداشتن رهیافت های درمانی مناسب تا آن دوره، آقا و خانم گالدین به دنبال ایجاد یک روش درمانی بودند که مختصر و کارا باشد.

به همین دلیل آنها یک روش ترکیبی از این دو مورد را توسعه دادند و روش هایی را مورد بررسی قرار دادند که هر مدل، به عنوان مکملی برای هدف دیگر باشد (در واقع روش درمانی استفاده شده، به صورت همزمان مختصر و کارا باشد).

در حال حاضر، انجمن روش درمانی تصحیح تلاش دارد تا روش درمانی تصحیح را از طریق رابطه های خودش و با همکاری سازمان های موجود در سطح جهان که ایده های یکسانی را دارند، گسترش دهد.

این انجمن، به عنوان یک سازمانی که در سطح جهانی به کاربرد و آموزش روش درمانی تصحیحی اختصاص یافته است.

تلاش دارد تا افراد را در زندگی شخصی و حرفه ای روان درمانی قدرتمندتر کند، در حالی که افراد در وضعیت روحی صحیح، که روش درمانی تصحیح بر مبنای آن ایجاد شده است، باقی می مانند.

متخصصان بالینی و سایر متخصصان می توانند از طریق این انجمن تکنیک های جدیدی را توسعه دهند و آن را در تحقیقات بکار بگیرند تا منجر به پیشرفت کاربرد اخلاقی و کارایی رهیافت درمانی می شود.

اهداف و فرآیند

هدف نهایی از روش درمانی تصحیح، بررسی تمامی انتخاب ها و تصحیح هایی است که می تواند بر روی وضعیت مشکل زای فعلی تاثیر گذار باشد.

این روش درمانی، در اغلب موارد می تواند به افراد کمک کند تا مفاهیم منفی مربوط به یک موقعیت را از آن موقعیت خاص جدا کنند و نحوه رهاسازی عواطف و پیام های مربوط به خودشان را یاد بگیرند.

این فرآیند می تواند باعث شود که فرد درمانجو برای فرآیند درمانی، از یک رهیافت بازنگرانه استفاه کند.

تجربیات گذشته در حد گسترده ای بررسی نمی شوند، ولی به عنوان یک مولفه اصلی در ایجاد تغییرات مربوط به رفتار هایی در نظر گرفته می شوند که می تواند به یک درک مثبت تری از بهزیستی منجر شود.

معمول اولین مرحله در روش درمانی تصحیح این است که شخص درمانجو با درمانگر همکاری کند تا برای تغییراتی که شخص درمانجو می خواهد ایجاد کند، یک توافق قرار دادی بین آنها صورت بگیرد.

درمانگر یک سری از ارزیابی ها را انجام خواهد داد تا به یک شناخت بهتر از پیام هایی دست یابد که فرد از دوران کودکی به همراه خودش دارد و بر روی شخص درمانجو کار می کند تا پیام هایی که اشتباه هستند، یا نیازی به آن ها وجود ندارد و یا مضرّ هستند، مشخص شود.

بعد از آن درمانگر به شخص درمانجو کمک می کند تا پیام ها و عقاید جدیدی را ایجاد کند و شخص درمانجو را ترغیب می کند تا جنبه های “واقعی خود” را تشخیص و توسعه دهد.

طی فرآیند درمانی، داستان های اولیه و اصلی فرد بررسی می شوند که طی آن فرد می تواند برای توصیف اتفاقاتی که در حال حاضر صورت می گیرد، از زبان و یا عواطف استفاده کند.

به کمک درمانگر، روش هایی که تجربیات گذشته بر روی روابط فعلی فرد تاثیر می گذارند را بررسی و پیدا می کند.

فرد درمانجو می تواند در طول پروسه درمانی این توانایی را پیدا کند که معانی و مضامین مربوط به پیام ها و یا موانع را درک کند و برای پیشرفت دادن روش تعامل خودش با دنیای پیرامون، تعیین کند که کدام مورد باید حذف شود و کدام مورد باید نگه داشته شود.

روش درمانی تصحیح
روش درمانی تصحیح

تکنیک ها و روش ها

روش درمانی تصحیح شامل تحلیل تبادلی (TA) و گشتالت درمانی می باشد.

نشان داده شده است که نوع سازنده از TA می تواند در طول مرحله ارزیابی و قرارداد مربوط به نحوه درمان ، جایی که شخص درمانجو به منظور پیشرفت یک مجموعه اهداف خاص و مشخص کردن قرارداد درمانی با درمانگر همکاری می کند، کاربرد مناسبی داشته باشد.

به منظور مشخص کردن حوزه های مشکل زای فعلی، تجارب عاطفی در زمان حال، و مکانیزم دفاعی ناهوشیار، درمانگر از سوالات ارزیابی استفاده می کند.

(در تحلیل تبادلی، این نوع از پویایی ها می تواند به عنوان مانع، وصیت نامه زندگی و بازی ها مورد اشاره قرار بگیرد.)

با ایجاد این مشکلات، شخص درمانجو می تواند مشابه بودن این احساسات و یا مربوط بودن آن به خاطرات دوران کودکی را مشخص کند.

در زمانی که تجربیات دوران کودکی کشف می شوند و در صورتی که این تجربیات در زندگی امروزی فرد تکرار شود، درمانگر می تواند از طریق بیان کردن مجدد اتفاقات شخص درمانجو را راهنمایی کند.

این تکنیک ها منجر به تغییر چشم انداز فرد درمانجو نسبت به تصمیمات و پیام های مربوط به گذشته  می شود و یک روش مناسبی برای تامین نیاز ها می باشد.

موارد تصحیح انجام می شوند و بعد از آن بر روی زندگی و روابط امروزی فرد درمانجو اعمال می شوند.

برخی از مثال ها در مورد تکنیک های روش درمانی تصحیح شامل موارد زیر می باشد:

صندلی خالی: شخص درمانجو صحنه ای را انتخاب می کند تا بر روی آن بازی کند، معمولا بخش ابتدایی صحنه شامل والدین می باشد و بعد از آن مکالمه هایی با والدین صورت می گیرد.

درمانگر به عنوان یک کارگردان عمل می کند و به فرد درمانجو کمک می کند تا خودش را با صحنه ای که شامل مکالمه ها و انتخاب های جدیدی می باشد، انطباق دهد تا بتواند به اهداف مد نظر خودش در شرایط فعلی، دست یابد.

کار بر روی صحنه های اولیه: در این تکنیک، شخص درمانجو صحنه های مربوط به دوران کودکی را بازی می کند و خاطرات خود را مجددا بررسی می کند.

درمانگر از شخصیت کودک سوالاتی را در مورد تفکرات، احساسات و انتخاب های صورت گرفته می پرسد.

یکی از اهداف این روش درمانی، عبارت از مشخص کردن تاثیر این عقاید و تصمیمات بر روی وضعیت فعلی فرد و نگه داشتن وی در وضعیت “راکد” می باشد.

بررسی والدین: درمانگر از شخص درمانجو می خواهد تا نقش سرپرست را بازی کند.

بعد از آن درمانگر “سرپرست” را مورد بازجویی قرار می دهد، و در مورد تجربیات زندگی، احساسات و تصمیمات وی سوالاتی را می پرسد.

یکی از اهداف این روش درمانی به دست آوردن بینش و آگاهی مناسب نسبت به دیدگاه یا نقطه نظر فرد می باشد.

رویا درمانی: اگر شخص رویایی را ببیند که دارای انتهای بدی است و یا مقطوع می باشد، درمانگر می تواند به شخص درمانجو کمک کند تا انتهای رویای خود را به صورت مثبت اصلاح کند.

نگرانی ها، محدودیت ها و موارد عدم توصیه

مطالعات تحقیقی حاکی از آن است که روش درمانی تصحیح می تواند بر روی درمان مشکلات سلامت روان تاثیر گذار باشد.

بر اساس یک مطالعه ای که در مجله تحلیل تبادلی (۲۰۰۳) چاپ شد، درمانجو هایی که از روش درمانی تصحیحی استفاده کرده اند، تغییرات مثبتی را در “وضعیت های خود” تجربه کرده بودند.

علاوه بر آن، یک مطالعه ای که در تحقیقات بیولوژیکی سالیانه (۲۰۱۲) صورت گرفته است، گزارش داده است که روش درمانی تصحیح برای افرادی که در مرحله طلاق قرار دارند، می تواند مفید باشد: بعد از دوره درمان، ۲۵% از شرکت کنندگان تصمیم گرفتند تا به فرآیند طلاق ادامه ندهند.

هر چند که این تحقیقات امید بخش می باشد، ولی این روش در برخی از موارد محدودیت دارد.

اولین مورد عبارت از این است که روش درمانی تصحیح بر مبنای این فرض قرار دارد که افراد استفاده کننده از این روش، در رابطه با مواردی که می خواهند تغییر دهند، یک درک صحیحی دارند.

ممکن است که برخی از افراد، حتی قبل از اینکه قادر به رسیدن به این نقطه باشند، به مداخلات و اقدامات درمانی نیاز داشته باشند.

مورد دوم عبارت از این می باشد که میزان اعتماد مورد نیاز برای بررسی موارد دوران کودکی و استفاده از آن در “کار صحنه” ، می تواند برای برخی از افراد یک عامل محدود کننده باشد.

درمانگران با تجربه روش تصحیح می توانند به سرعت ارتباط اعتماد پذیر را بین افراد حاضر در درمان ایجاد کنند، ولی برای افرادی که تجربه زیای در این پروسه درمانی ندارند، سطح اعتماد می تواند یک عامل چالشی باشد.

مورد آخر عبارت از این است که این امکان وجود دارد که افراد دارای معانی ثابت، که این معانی بر نحوه درک آنها توسط افراد دیگر احاطه دارد، در نشان دادن عواطف صحیح و آسیب پذیر در پروسه درمانی مشکلاتی داشته باشند.

ماهیت تجربی روش درمان تصحیح می تواند برای افرادی که تلاش می کنند تا آرامش خود را در تمامی موقعیت ها حفظ کنند، مشکلاتی را ایجاد کند.

در حالت کلی، به نظر می رسد روش درمان تصحیح در مورد افرادی که نسبت به حوزه هایی که می خواهند تغییر دهند، شناخت مناسبی دارند و یا افرادی که آمادگی مناسبی برای تغییر دارند، کارایی مناسبی داشته باشد.

با این وجود، درمانگر تصحیح می تواند برای افرادی که وارد مرحله درک واقعیت نشده اند، مفید و کمک کننده باشد؛

همچنین درمانگر می تواند به آنها کمک کند تا بر روی موارد دفاعی خودشان کار کنند و آن را اصلاح کنند.


منبع : دکتر دادخواه