شما هیچ نقشی در انتخاب خانواده تان ندارید؛ این بدان معناست که ممکن است شما یک سری افرادی را در خانواده تان تحمل کنید که خودتان انتخاب نکرده اید ولی مجبور هستید که با آنها زندگی کنید.

بنابراین شما باید نحوه تعامل با این افراد را یاد بگیرید و این کار را به خوبی انجام دهید.

سعی کنید که در حین روبرو شدن با خویشاوندان مشکل زا خودتان خونسرد و قاطع باشید.

علاوه بر این، به منظور ایجاد تعاملات خوشایندتر با این افراد از یک سری استراتژی های مناسبی استفاده کنید.

همچنین در برخی مواقع نیاز خواهید داشت که به منظور حفظ سلامت روانی خودتان از این افراد دور شوید.

تلاش کردن برای رفع مشکلات

۱٫ خونسرد باشید.

ممکن است خویشاوندان شما مهارت خاصی در عصبی کردن و اذیت شما داشته باشند.

در صورتیکه اجازه چنین کاری را به آنها بدهید، ممکن است که عصبانی شوید و شرایط موجود را وخیم تر کنید.

سعی کنید که در حین ایجاد شدن شرایط مشکل، آرامش خودتان را حفظ کنید. نحوه تشخیص دادن مواقعی که عصبی یا بی حوصله هستید را یاد بگیرید.

زمانی که تحریک می شوید، به منظور اینکه هوای تازه ای تنفس کنید، از کنار این فرد دور شوید، از یک تا صد بشمارید یا از روش تنفس عمیق (به مدت ۵ ثانیه از طریق دماغ خودتان هوا را وارد بدنتان کنید، به مدت ۵ ثانیه ای نفس خودتان را حبس کنید و به مدت ۵ ثانیه نفس خودتان را از طریق دهان به بیرون بدهید) استفاده کنید.

۲٫ از طریق استفاده کردن از جملاتی که با “من” شروع می شوند، جرات و قاطعیت خودتان را نشان بدهد.

در صورتیکه به دلیل داشتن یک فرد مشکل زا در خانواده شرایط سختی داشته باشید، به منظور خارج شدن از این شرایط جرات داشتن را تمرین کنید.

از جملاتی که با “من” شروع می شوند استفاده کنید تا  بتوانید مسولیت احساسات خودتان را بر عهده بگیرید و بدون اینکه منجر به ایجاد حالت دفاعی در فرد مقابلتان شوید، احساسات خودتان را بیان کنید.

برای مثال، شما می توانید بگویید که “زمانیکه با من صحبت می کنید، حرف شما را درک نمی کنم. آیا می توانید به سوالات من پاسخ دهید؟”

۳٫ مانع از ایجاد حالت پشیمانی و گناه شوید.

معمولا افراد سخت گیر و مشکل زای خانواده منجر به ایجاد پشیمانی می شوند.

تلاش کردن برای کنترل تصمیمات یک فرد از طریق ایجاد احساس گناه در این فرد یک نوع سوء استفاده عاطفی می باشد. شما باید مانع از چنین سوء استفاده ای شوید.

در صورتیکه عمه تان بخواهد منجر به ایجاد حالت پشیمانی و گناه در شما شوید، می توانید به او بگویید که “بسیار خب، همه کارهایی که از دست بر می آیند را انجام داده ام.

من فکر می کنم که شما حداقل این فرصت را به من بدهید که خودم انتخاب کنم.” همچنین می توانید به این صورت به عمه تان پاسخ دهید که “عمه مارگارت، لطفا سعی نکنید که یک احساس پشیمانی را در من ایجاد کنید.

ما به شما اجازه دادیم تا دسر و یکی از غذاهای اصلی را انتخاب کنید. در مورد سایر موارد مربوط به منو رای گیری خواهیم کرد.”

۴٫ به صحبت های آنها گوش دهید.

آیا شما به صورت واقعی به صحبت های فردی که در خانواده مشکلاتی را ایجاد می کند، گوش داده اید؟ در برخی مواقع، این افراد از شما انتظار دارند که به حرفشان گوش دهید.

علاوه بر این احتمال دارد که بخشی از نظرات هر فردی شامل یک سری موارد درستی باشند.

گوش دادن فعال به صحبت های این فرد می تواند باعث شود که این فرد احساس تایید شدن داشته باشد و همچنین به شما کمک خواهد کرد تا سوء تفاهمات موجود را از بین ببرید.

در صورتیکه یکی از اعضای خانواده شما به عنوان یک فرد ایجاد کننده مشکل شناخته شود، ممکن است نسبت به حرف ها یا رفتارهای وی بی توجه شوید.

یک زمانی را صرف گوش دادن به صحبت های این فرد بکنید. در رابطه با این موضوع فکر کنید که آنها به چه دلیلی این صحبت ها را بیان می کنند و ممکن است برخی از حرف هایشان درست باشد.

۵٫ در یکی از حوزه ها، این فرد را کاملا آزاد بگذارید.

برخی از خویشاوندان به دلیل اصرار داشتن برای دخالت کردن در همه موارد، منجر به پیچیده تر شدن شرایط خواهند شد.

اجازه بدهید تا این عضو خانواده تان مشغول به یک کاری شود که کنترل کاملی بر روی آن دارد و می تواند آن را به خوبی انجام دهد.

در صورتیکه این افراد یک هدف خاصی داشته باشند، سرگرم آن هدف خواهند شد و شما را اذیت نخواهند کرد.

برای مثال، در صورتیکه عموزاده (دایی زاده) شما هیچ کاری انجام ندهد و در حین آشپزی سایر افراد اعتراض کند، از این فرد بخواهید که میز را بچیند و وسایل آن را مرتب کند.

بهبود روابطتتان با این فرد

۱٫ سعی نکنید که این فرد را تغییر دهید.

این یک واقعیت ناخوشایندی می باشد، ولی شما باید این مورد را بپذیرید که یکی از خویشاوندان شما مشکلاتی را ایجاد می کند.

این مورد به معنای خارج شدن از توهم مربوط به ایجاد یک تغییر اساسی در این فرد و بهتر شدن این فرد می باشد.

شخصیت این فرد و مشکلاتی که در نتیجه تعامل با این فرد ایجاد می شود را بپذیرید. شما می توانید این کار را از طریق همدلی کردن با این فرد انجام دهید.

نسبت به این فرد قضاوت نکنید و به شخصیتی که دارد احترام بگذارید – حتی در صورتیکه خودتان با این شخصیت موافق نباشید.

بعد از پذیرفتن این فرد به این نتیجه خواهید رسید که تعامل کردن با چنین فردی چالش زا و سخت نمی باشد.

۲٫ ویژگی های مثبت این افراد را شناسایی کنید.

خویشاوندان مشکل زا حرف های نیشدار و طعنه آمیزی می زنند. همه افراد از ویژگی های منفی این افراد ناراحت هستند و از آن شکایت می کنند.

در صورتیکه فقط بر روی ویژگی های منفی این افراد متمرکز شوید، ویژگی های مثبت آنها را مورد بی توجهی قرار خواهید داد.

حتی بدترین افراد هم یک سری  جنبه های مثبتی دارند. سعی کنید که این ویژگی ها را پیدا کنید.

برای مثال، آیا عمو چارلی بد اخلاق شما دارای یک همسر خوبی است؟ در صورتیکه خودش این همسر را انتخاب کرده باشد، شاید این مورد از ویژگی های مثبت عموی شما باشد.

شاید این افراد یک سری ویژگی های مثبتی داشته باشند که بدلیل ویژگی های منفی شان مورد توجه قرار نگیرند.

در صورتیکه زمان بیشتری را برای شناخت این افراد اختصاص دهید، این ویژگی ها را مشاهده خواهید کرد.

۳٫ سعی کنید که یک برخورد مناسبی با این فرد داشته باشید.

شما از طریق داشتن یک هدف مشخص می توانید رابطه خودتان را با خویشاوند مشکل زای خودتان تغییر دهید.

قبل از هر نوع برخورد با این فرد به خودتان بگویید که باید یک برخورد ساده و مناسبی با این فرد داشته باشید.

در نتیجه ذهن شما سعی خواهد کرد که یک سری روش های مناسبی را برای انجام دادن این کار پیدا کند.

برای مثال به خودتان بگویید که “ناهار امروزم در کنار خانواده همسرم یک ناهار فوق العاده ای خواهد بود.”

بعد از آن یک سری روش هایی را پیدا کنید تا این ملاقات به یک ملاقات خوشایندی برای شما تبدیل شود.

شما می توانید یک سری موضوعات عادی و فاقد هر نوع جانبداری را برای بحث کردن آماده کنید یا یک سری صحبت های مثبتی را برای بیان کردن آماده کنید تا مانع از ایجاد شرایط نامناسب شوید.

۴٫ خودمراقبتی را به عنوان مهمترین مورد در نظر داشته باشید.

اعضای مشکل زای خانواده می توانند شرایط سختی را ایجاد کنند. ممکن است این شرایط کل انرژی شما را بگیرد و نتوانید از خودتان مراقبت کنید.

از طریق اولویت دادن به نیازهای خودتان و ترجیح دادن آنها به تعامل با این افراد، از بروز این مشکل پیشگیری کنید.

برای مثال در صورتی که شما آخر هفته پیش خانواده تان باشید، سعی کنید که از طریق برنامه ریزی کردن برای رفتن به چشمه معدنی، یک روز آرامش بخشی را تجربه کنید.

همچنین حتما باید غذاهای مغذی مصرف کنید و استراحت کافی هم داشته باشید.

همچنین می توانید در طول ملاقات های خودتان هم یک زمانی را به خودمراقبتی اختصاص دهید.

برای مثال، در صورتیکه در طول هفته با خانواده خودتان ملاقات داشته باشید، سعی کنید که یک برنامه ای را برای بیرون رفتن در نظر بگیرید تا بتوانید آرامش مناسبی به دست بیاورید.

حتی داشتن یک پیاده روی کوتاه در نزدیکی خانه هم می تواند منجر به ریلکس شدن شما شود و درگیریهای ذهنی تان را از بین ببرد.

دور شدن از این افراد

۱٫ بر روی محدودیت ها و مرزهای خودتان تاکید کنید.

در حین مواجه شدن با چنین افرادی باید از خودتان مراقبت کنید. در صورتیکه کنترل کردن یکی از خویشاوندان به راحتی امکان پذیر نباشد، باید یک سری مرزهای شخصی را مشخص کنید.

این مرزها عبارت از یک سری محدودیت هایی می باشند که شما باید برای محافظت از سلامتی و بهزیستی خودتان اعمال کنید.

در صورت لزوم به این خویشاوند خودتان اطلاع دهید که حریم مربوط به مرزهای شما را نقض کرده است و شما به این حریم نیاز دارید.

برای مثال می توانید بگویید که “عمو رالف، لطفا قبل از اینکه بخواهید من را ببینید، این موضوع را به صورت تلفنی به من اطلاع دهید.

من هم دوست دارم شما را ببینم، ولی مهمان داشتن در هر زمانی مناسب نمی باشد و امیدوارم که بیشتر به این موضوع توجه کنید.”

۲٫ از حق خودتان دفاع کنید.

در صورتیکه خویشاوندتان به نقض مرزها و محدودیت های شما ادامه دهد، نیاز خواهید داشت که از خودتان دفاع کنید.

بر اساس مرزها و محدودیت هایی که دارید، در نهایت باید از خودتان دفاع کنید و این فرد مشکل زا را در مورد محدودیت های خودتان توجیه کنید.

برای مثال ممکن است یکی از اعضای خانواده انتظارات زیادی از شما داشته باشد

شما می توانید بگویید که “عمه لیزا، من هر کاری که از دستم بیاید را انجام می دهم. من از شما می خواهم که دخالت نکنید و به من اجازه دهید تا این شرایط را مدیریت کنم.

در صورتیکه به دخالت خودتان ادامه دهید، رابطه مابین ما به هم خواهد خورد.”

توصیه کارشناسان:

KLARE HESTON, LICSW  

مددکار اجتماعی

در حین بیان کردن مرزها و محدودیت های خودتان، مهربان و در عین حال قاطع باشید. کلار هستون به عنوان یک مددکار اجتماعی توصیه می کند که “از خویشاوندان خودتان بخواهید که یک رفتار خاصی که منجر به اذیت شما می شود را متوقف کنند. به آنها بگویید که این رفتارش را دوست ندارید و در نتیجه این رفتار اذیت می شوید؛ ولی همچنین این مورد را هم باید به آنها بگویید که خودشان یک فرد مهمی برای شما هستند.”

۳٫ در برخی مواقع از اعضای خانواده دور شوید.

در صورتیکه خویشاوندانتان شما را اذیت کنند، شاید نیاز داشته باشید که چند روز از آنها دور شوید تا بتوانید به یک آرامش ذهنی مناسبی دست پیدا کنید.

در صورتیکه شما برای کنترل کردن استرس خودتان و به حداقل رسانی اختلافات موجود به چنین کاری نیاز داشته باشید، این کارتان کاملا منطقی و قابل قبول خواهد بود.

از طریق گفتن مواردی از قبیل “این شرایط من را اذیت می کند. من باید از این شرایط دور شوم.

آخر هفته می خواهم به بیرون شهر بروم تا از این شرایط فاصله بگیرم” می توانید خانواده را از هدف خودتان مطلع کنید.

۴٫ تعدادی از اعضای خانواده را با خودتان هم پیمان کنید.

در صورتیکه احساس کنید برای مقابله با خویشاوند مشکل زای خودتان تنها هستید، کمک گرفتن از سایر اعضای خانواده می تواند منجر به بهبود شرایطتان شود.

شما از طریق ایجاد کردن یک گروه متحد می توانید از ایده های یکدیگر استفاده کنید و در نهایت یک روش مناسبی را برای مقابله با مشکلات موجود پیدا کنید.

علاوه بر این، در صورتیکه یک فرد دیگری احساسات شما را درک کند، احساس تنهایی نخواهید داشت.

برای مثال، می توانید به برادر یا خواهر خودتان بگویید که “من برای اینکه بتوانم در آخر هفته جلوی هریت بایستم، نیاز به حمایت دارم. آیا می توانید در این کار به من کمک کنید؟”

۵٫ از افراد خارج از خانه کمک بگیرید.

هیچ شخصی نمی تواند همانند اعضای خود خانواده، بدکاری ها و بی نظمی های داخل خانواده را درک کند.

در برخی مواقع به منظور از بین بردن ناراحتی های خودتان یا از بین بردن درگیری های ذهنی خودتان می توانید از یک فرد خارج از خانواده کمک بگیرید.

همچنین افراد خارج از خانواده می توانند یک دیدگاه معقول تری در مورد موقعیت موجود داشته باشند.

زمانی که نیاز به آرامش یافتن داشته باشید، از دوستان نزدیک خودتان کمک بگیرید.

در وسط جلسات خانوادگی از دوست خودتان بخواهید که با هم به بیرون بروید.

در این صورت علاوه بر فرار کردن از یک شرایط نامساعد، به یک فرد بی طرفی دسترسی خواهید داشت که می توانید در مورد شرایط پیش آمده با او صحبت کنید.

۶٫ در صورت نیاز ارتباط خوتان را با این فرد قطع کنید.

در صورتیکه فرد مشکل زا سلامت و بهزیستی روانی شما را تهدید کند، شاید تنها گزینه شما عبارت از قطع رابطه خودتان با این فرد می باشد.

صرف کردن زمان زیاد برای مراقب بودن از این فرد یا تلاش کردن برای رفع مشکلات ایجاد شده توسط این فرد می تواند زندگی شما را تحت تاثیر قرار دهد.

شما می توانید رابطه خودتان را به صورت کلی با این فرد از خانواده قطع کنید یا اینکه در مشکلات و بی نظمی هایی که این فرد ایجاد می کند، دخالت نکنید.

برای مثال، در صورتیکه فرد مشکل زا به مواد مخدر اعتیاد داشته باشد و از دریافت کمک اجتناب کند، می توانید بگویید که “من متاسفم، ولی من به خاطر خودم و خانواده ام باید از شما فاصله بگیرم.

من دوست ندارم که فرزندانم در چنین محیط هایی قرار بگیرند.”

مشخص کنید که قطع کردن کدام جنبه از ارتباطات موجود برای شما و ارتباطاتی که با سایر افراد دارید، مناسب می باشد.

هیچ ضرورتی ندارد که شما رابطه خودتان را کلا با این فرد قطع کنید.

در برخی مواقع شما به منظور ایجاد مجدد توازن در رابطه تان با فرد مشکل زا، به یک زمان محدودی نیاز دارید و فقط باید مقداری از این فرد فاصله بگیرید و نیاز نیست که کلا رابطه تان را قطع کنید.

نویسنده: Klare Heston, LICSW  ,ترجمه :مشاورکو

به روز رسانی شده در: ۲۴ می ۲۰۱۹