تحمل کردن یک خانواده بد همواره یک کار سختی می باشد. چنین خانواده ای می تواند انرژی فیزیکی و عاطفی شما را از بین ببرد.

در این شرایط جمع کردن خانواده در یک جا می تواند کار سختی باشد و ممکن است که مدیریت تضادهای موجود به عنوان یک مورد غیرممکن به نظر برسد.

به منظور برخورد با این شرایط، حتما یک سری محدویت هایی را مشخص کنید و از موضوعاتی که منجر به ایجاد اختلاف می شوند، اجتناب کنید.

رابطه خودتان با افراد ایجاد کننده مشکل را به حداقل برسانید و بیش از هر چیزی به خودتان اهمیت قائل شوید.

این نکته را در نظر داشته باشید که نیازها و بهزیستی عاطفی شما باید به عنوان موارد ارزشمند در نظر گرفته شوند. در حین برخورد با یک خانواده بد، حقوق خودتان را بدانید و از آن دفاع کنید.

برخورد با اتفاقات خانوادگی

۱٫ انتظارات واقعی داشته باشید.

ممکن است که خانواده های بد و وظیفه نشناس در برابر تغییرات مقاومت کنند. در زمانیکه وارد یک جمع خانوادگی می شوید، همواره بر روی انتظارات خودتان کنترل داشته باشید.

در صورتی که بپذیرید یک سری از اختلافات و مشکلات غیرقابل حل هستند، اختلاف موجود آسیب کمتری را برای شما ایجاد خواهند کرد.

افرادی از خانواده که بیشترین مشکلات را ایجاد می کنند را مشخص کنید. سعی کنید که مدت زمان کمتری از وقت خودتان را به این افراد اختصاص دهید.

برای مثال، در صورتی که مادر شما بخواهد یک مشکلی درست کند، از وی فاصله بگیرید.

انتظار نداشته باشید که یک تغییر قابل توجهی صورت بگیرد. از بین بردن چرخه وظیفه نشناسی و دارای یک کارکرد بد، یک وظیفه سختی است.

در صورتی که امکان چنین کاری وجود داشته باشد، به طور قطع زمانبر خواهد بود.

به یک رویداد یا واقعه ای که احتمالا شرایط سختی را در آن خواهید داشت، وارد شوید – در عین حال، همچنین نسبت به احتمال صورت گرفتن شرایط بهتر هم آماده باشید.

از قبل به خودتان نگویید که با شرایط مشکلی مواجه خواهید شد. امیدوار باشید که بهترین اتفاقات صورت بگیرند و در عین آن برای بدترین اتفاقات هم آمادگی داشته باشید.

۲٫ برای رفتن به جمع ها و گردهمایی های خانوادگی یک فردی را با خودتان ببرید.

همراه داشتن یک میانجی می تواند به شما کمک کند تا در شرایط موجود وضعیت بهتری داشته باشید.

یکی از دوستان یا همسرتان را دعوت کنید تا در طول مراسمات خانوادگی در کنار شما باشد و از نظر عاطفی شما را حمایت کند.

در صورتی که یک فرد دیگری حضور داشته باشد، احتمالا خانواده تان یک برخورد بهتری با شما خواهند داشت.

آیا یک شخصی را می شناسید که بتوانید از وی دعوت کنید؟ شاید یکی از دوستانتان برنامه خاصی برای کریسمس نداشته باشد. از وی درخواست کنید تا در جشن های خانوادگی کنار شما باشد.

با این وجود، در مورد شرایط احتمالی پیشرو یک سری هشدارهایی به میانجی خودتان بیان کنید. وی را مطلع کنید که خانواده شما در برخی مواقع، می تواند یک خانواده مشکل زایی باشد.

۳٫ الکل مصرف نکنید (یا کمتر مصرف کنید).

الکل منجر به تهییج عواطف و هیجان ها می شود. در صورتی که خانواده تان مشکل زا باشد، مصرف الکل زیاد می تواند منجر به افزایش اختلافات موجود شود.

همچنین این امکان وجود دارد که مصرف کنندگان الکل یک سری مشکلاتی را در خانواده ایجاد کنند.

در صورتیکه این اتفاق صورت بگیرد، صدا زدن افراد خانواده و درخواست از آنها برای مصرف نکردن الکل می تواند یک ایده مناسبی باشد.

سعی کنید که به جای الکل، از آشامیدنی های دیگری، همانند نوشابه های گاز دار، استفاده کنید.

برخی از اعضای خانواده در صورت مصرف نکردن الکل در جمع های خانوادگی و مراسمات، علاقه ای به حضور در چنین جاهایی نخواهند داشت.

چنین افرادی در این مراسمات حضور نخواهند داشت یا این مراسمات را زودتر ترک خواهند کرد.

بنابراین محدود کردن مصرف الکل یک روش مناسبی برای دور نگه داشتن افراد مشکل زا از جمع های خانوادگی می باشد.

۴٫ مکالمات را از موارد اختلاف انگیز دور کنید.

در صورتی که خانواده شما دعوا کند، می توانید از طریق محدود کردن بحث ها و گفتگوها از بروز این دعواها پیشگیری کنید.

وظیفه مربوط به جمع کردن افراد در کنار یکدیگر و پیشگیری کردن از بروز هر نوع اختلافی یک وظیفه سخت و طاقت فرسایی می باشد، ولی در برخی مواقع شما ناگزیر به این کار هستید.

به مکالمات مختلفی گوش دهید و سعی کنید که در صورت نیاز، موضوع های مورد بحث را تغییر دهید.

احتمالا شما تا به حال متوجه موضوعاتی شده اید که منجر به ایجاد اختلاف و دعوا در خانواده می شوند.

برای مثال ممکن است که عموی شما، جان، به دلیل مصرف زیاد مشروبات از کارش اخراج شده باشد.

در نتیجه وی حساسیت زیادی نسبت به صحبت کردن در مورد این موضوع خواهد داشت.

به محض اینکه مطلع شوید که در مورد یک بحث اختلاف انگیز صحبت می شود، سریع واکنش نشان دهید.

برای مثال، ممکن است پدر شما بگوید که “جان، آیا اخیرا برای پیدا کردن شغل اقدام کرده ای؟ فکر کنم شش ماه است که بیکار هستی؟”

سریع دخالت کنید و بحث را از منقطه خطر و اختلاف انگیز خارج کنید. شما می توانید پیشنهاد یک بازی بدهید، همانند بازی ۲۰ سوالی، یا اینکه موضوع را تغییر دهید.

برای مثال می توانید بگویید که “پدر، سارا برای شغل کتابفروشی انتخاب شده است. به همین دلیل او هیجان زده است.”

یک ایده مناسبی که برای این شرایط می توانید به کار بگیرید، عبارت از این است که از قبل یک سری موضوعات “مناسبی” را برای بحث کردن انتخاب کنید که همه افراد به آن علاقمند باشند و از آن لذت ببرند.

در صورتیکه خودتان دچار وحشت زدگی و فراموشی می شوید، این موارد را در گوشی تان یادداشت کنید.

۵٫ یک مسیر فرار (خروج اضطراری) داشته باشید.

در برخی مواقع، بهترین کاری که می توانید انجام دهید عبارت از دور شدن می باشد.

در صورتی که یک فردی خصومتی داشته باشد یا مشکلی را ایجاد کند، به منظور اجتناب از واکنش نشان دادن به این فرد و ایجاد درگیری، یک بهانه ای بیاورید و از آن موقعیت دور شوید.

در عرض یک دقیقه، روش های مختلف را برای خارج شدن از آن موقعیت بررسی کنید و یکی از آنها را مورد استفاده قرار دهید.

برای مثال، شما می توانید بگویید که برای کمک کردن به آشپزخانه می روم یا برای خرید یک چیزی به مغازه بروید.

در صورتی که می خواهید زودتر از این بحث کنار بکشید، یک بهانه ای پیدا کنید. برای مثال می توانید بگویید که همسایه تان حیوان خانگیش را به شما سپرده است و الان باید به آن سر بزنید.

پیدا کردن یک زمینه ای برای اجتناب از بحث های مشکل زا می تواند مفید باشد.

مثال بگویید که فقط تا یک زمان مشخصی می توانید بحث کنید، در این صورت بیرون رفتن شما منجر به ناراحتی هیچ کسی نخواهد شد.

۶٫ برخی از اختلافات را رها کنید.

شما هیچ کنترلی بر روی زندگی ها و تصمیمات سایر افراد ندارید.

حتی در صورتیکه از اعضای خانواده تان بخواهید که تغییر کنند، شما نمی توانید آنها را به این کار مجبور کنید.

سعی کنید که از نظر عاطفی در اختلافاتی درگیر نشوید که مدت هاست وجود دارند و شما نمی توانید آنها را حل کنید.

برای مثال ممکن است که مادرتان همواره از شما و برادرانتان (یا خواهرانتان) انتقاد کند. در نتیجه همه شما رابطه تان را با وی قطع خواهید کرد.

مادرتان در جمع های خانوادگی هم چنین برخوردی خواهد داشت و سایر افراد را از خودش دور خواهد کرد.

شاید بخواهید که یک مادر دیگری داشته باشد. با این وجود در صورتی که تمایلی به ایجاد رابطه بهتر با مادرتان داشته باشید، این نکته را فراموش نکنید که مادرتان باید تغییر کند نه شما.

در صورتی که مادرتان در قبال تغییر رفتار خودش مقاومت کند، شما نخواهید توانست که یک تغییر محسوسی در روابط موجود ایجاد کنید.

سعی کنید که رابطه عاطفی تان را با مادرتان قطع کنید.

همچنین این نکته را در نظر داشته باشید که جمع های خانوادگی یک موقعیت مناسبی برای از بین بردن اختلافات نمی باشند.

در صورتیکه اختلاف موجود اهمیت زیادی برایتان داشته باشد، سعی کنید که در یک زمان دیگری آن را حل کنید. در این صورت تعطیلات شما به دلیل دعوا خراب نخواهد شد.

مدیریت روابط با اعضای خانواده

۱٫ نیازهای عاطفی تان را بشناسید.

شما این حق را دارید که یک رابطه احترام آمیز و ایمنی داشته باشید. هیچ کسی نمی تواند این حقتان را نقض کند.

اولین قدم برای دفاع کردن از خودتان عبارت از شناسایی نیازهایتان می باشد.

هر شخصی لیاقت احترام گذاشته شدن را دارد و شما هم از این قبیل افراد مستثنی نمی باشید.

شما باید در کنار افرادی قرار بگیرید که منجر به رشد شما می شوند و از افرادی که منجر به ناراحتی یا پسرفت شما می شوند، اجتناب کنید.

در یک خانواده بد، تفکرات شما تحریف خواهد شد. شاید شما از خودتان بپرسید که آیا لیاقت احترام گذاشته شدن را دارید.

همواره به یاد داشته باشید که حق چنین احترامی را دارید.

در مورد رفتارهای قابل قبول و غیر قابل قبول فکر کند. برای مثال، شاید انتقاد پدرتان در مورد انتخاب شغلتان یک مورد قابل قبولی برایتان نباشد.

شما به کاری که انجام می دهید، افتخار می کنید و تفکرات پدرتان هیچ ارزشی برای شما ندارد. شما این حق را دارید که تا جاییکه می توانید از خودتان دفاع کنید.

۲٫ در مورد محدودیت هایی که مشخص کرده اید، قاطع و مصمم باشید.

در صورتی که یک فردی محدودیت های شما را رعایت نکرده باشد، بلافاصله به وی هشدار دهید.

شما نیاز ندارید که یک برخورد خشن و پرخاشگرانه ای داشته باشید.

شما می توانید به صورت احترام آمیز و مودبانه به آن فرد بگویید که محدودیت های مشخص شده را رعایت نکرده است.

برای مثال خرید کردن با مادر همواره منجر به ایجاد دردسر می شود. او همواره از ظاهر شما انتقاد می کند و می خواهد لباس هایی که شما دوست دارید را به دقت بررسی کند.

با این وجود، همواره برای خرید کردن شما را به همراه خودش می برد.

ممکن است که مادرتان به صورت مکرر از شما بخواهد که آخر هفته به همراه هم به خرید بروید.

بعد از درخواست سوم یا چهارم وی، محدودیت های خودتان را به صورت مشخصی به مادرتان بیان کنید.

برای مثال می توانید بگویید که “مامان، من دوست دارم که کنار شما باشم، ولی فکر می کنم زمانیکه ما باهم به خرید می رویم، همدیگر را ناراحت می کنیم.

در صورتیکه بخواهید با هم فیلم نگاه کنیم یا با هم ناهار بخوریم، من هم موافق هستم، ولی نمی خواهم که با شما به خرید بروم.”

بعد از مشخص کردن محدودیت هایتان می توانید موضوع مورد بحث را تغییر دهید.

این کار به طرف مقابلتان نشان خواهد داد که مرزها و محدودیت های مشخص شده عبارت از موضوعات قابل بحث و تغییر نمی باشند و همچنین با این کار نشان خواهید داد که نسبت به آنها عصبی نیستید.

برای مثال می توانید موضوع را تغییر دهید و در مورد یک دوست مشترک یا فیلمی که اخیرا دیده اند، بحث کنید.

۳٫ در حین بیان کردن نظرات خودتان، از جمله هایی که با “من” شروع می شوند، استفاده کنید.

جملاتی که با “من” شروع می شوند منجر به کاهش سرزنش می شوند. در این صورت شما به جای قضاوت کردن در مورد یک موقعیت، بر روی احساسات شخصی خودتان متمرکز خواهید شد.

این جملات از سه بخش تشکیل شده اند: شما این جملات را با “من احساس می کنم که …” شروع می کنید و بعد از آن احساسات خودتان را بیان می کنید.

از این مرحله به بعد می توانید رفتاری را توضیح می دهید که منجر به ایجاد این احساس شده است. در بخش آخر هم دلیل احساس خودتان را بیان می کنید.

برای مثال، ممکن است که شما به دلیل توهین کردن مجدد پدرتان به دوست دخترتان، نسبت به وی عصبانی باشید.

ممکن است به پدرتان بگویید که “حرف شما در مورد وزن نوئل[۱] یک حرف گستاخانه ای است. این حرف یک بی احترامی نسبت به من و نوئل است.

” به جای این جمله می توانید از جملاتی که با “من” شروع می شوند، استفاده کنید.

برای مثال می توانید بگویید که “زمانیکه شما در مورد وزن نوئل صحبت می کنید، احساس بی احترامی می کنم چرا که وی نسبت به این مسئله حساسیت زیادی دارد و من این مورد را قبلا به شما توضیح داده ام.”

۴٫ برخورد مناسبی داشته باشید.

همدلی و دلواپسی صادقانه تان را به اعضای خانواده نشان دهید. به صورت منظم وضعیت آنها را پیگیری باشید و تا جایی که می توانید در کنارشان باشید.

اجازه ندهید که رفتار بد آنها بر روی برخورد شما در قبال آنها تاثیر داشته باشد – این دو موضوع باید از هم جدا شوند.

برای مثال، نسبت به عضوی از خانواده تان که با گستاخی با شما برخورد می کند، یک برخورد گستاخانه ای نداشته باشید یا رابطه تان را با وی قطع کنید.

سعی کنید که به صورت دلسوزانه به آنها پاسخ دهید و وضعیتشان را درک کنید. انجام دادن واکنش تلافی جویانه منجر به بهبود شرایط نخواهد شد.

۵٫ در صورت لزوم، از کنار این فرد دور شوید.

با وجود تلاش هایی که شما برای دفاع کردن از نیازهای خودتان انجام می دهید، متقاعد کردن برخی افراد برای رعایت کردن محدودیت های مشخص شده به سختی امکان پذیر است.

در صورتیکه یکی از اعضای خانواده نسبت به تلاش شما برای دفاع کردن از خودتان بی توجه باشد، می توانید از رو در رو شدن با این فرد اجتناب کنید.

برای مثال، زمانیکه به پدرتان می گویید که بی احترامی به دوست دخترتان را متوقف کند، ممکن است که توجهی به درخواست شما نداشته باشد.

او به جای اینکه عذر خواهی کند، به شما خواهد گفت که “حساسیت زیادی داری. من فقط نگران سلامتیش هستم.” شما می توانید خصومت وی را از لحن صحبتش درک کنید.

شاید ادامه ندادن به بحث در این مرحله یک ایده مناسبی می باشد، چرا که حتی در صورتیکه بخواهید به صورت مودبانه برخورد کنید، پدرتان بیشتر عصبی خواهد شد و تلاش خواهد کرد که به این بحث ادامه دهد.

در این شرایط سعی کنید که دور شوید. برای مثال می توانید بگویید که “ما به هیچ نتیجه ای نخواهیم رسید. من می خواهم قدم بزنم.” بعد از آن سعی کنید که آرام شوید.

کنترل کردن عواطفتان

۱٫ به یک درمانگر مراجعه کنید.

تحمل کردن زیان عاطفی ایجاد شده از طریق یک خانواده بد به صورت تنها یک شرایط کاملا سختی می باشد.

یک درمانگر صلاحیت دار می تواند به شما کمک کند تا با آسیب های ایجاد شده از طریق بدکاری خانوادگی مقابله کنید.

به یکی از درمانگران موجود در منطقه خودتان مراجه کنید تا بتوانید مشکلات موجود را حل کنید.

می توانید از پزشکتان درخواست کنید که شما را به یک درمانگر ارجاع دهد.

همچنین می توانید از بیمه گر خودتان بخواهید تا شما را به یکی از درمانگران موجود در منطقه تان معرفی کند.

در صورتی که دانشجو باشید، می توانید از مشاوره رایگان موجود در کالج یا دانشگاه استفاده کنید.

۲٫ در صورت نیاز عصبی شوید.

برخی افراد بر این باورند که باید رفتارهای بد صورت گرفته را فراموش کنند.

در صورتیکه خانواده تان یک برخورد غیرمنصفانه ای در قبال شما داشته باشد، اجازه دادن به خودتان برای عصبانی شدن در حین صورت گرفتن بی احترامی یا بدرفتاری، یک ایده مناسبی می باشد.

فراموشی می تواند آخرین مرحله مربوط به بهبود رابطه باشد. با این وجود، در موارد محدودی فراموش کردن در مرحله اول می تواند یک ایده مناسبی باشد.

شما می توانید افراد مشکل زا را سرزنش کنید. این انتظار را نداشته باشید که بتوانید از طریق فراموش کردن، مشکل را حل کنید.

برای نشان دادن عصبانیت خودتان از روش های خلاقانه ای استفاده کنید. در رابطه با شرایط خودتان با دوستانتان صحبت کنید یا در گروه های حمایتی عضو شوید.

همچنین شما می توانید یک نامه ای به افراد مشکل زا بنویسید و بعدا آن نامه را بسوزانید.

۳٫ سعی کنید که احساسات خودتان را بیان کنید.

در صورتی که شما دارای یک خانواده بدی باشید، شاید برای بیان کردن احساساتتان با مشکل مواجه باشید.

سعی کنید که یک سری روش های مناسب و موثری را برای بیان کردن احساساتتان مورد استفاده قرار دهید.

در صورتی که به یک درمانگر مراجعه کرده باشید، صحبت کردن در مورد عواطفتان در طول این ملاقات می تواند یک ایده مناسبی باشد.

در طور هر روز، چند بار نسبت به احساساتتان توجه کنید. ممکن است که شما به دلیل بزرگ شدن در یک خانواده بد احساسات خودتان را سرکوب کنید یا نسبت به آنها بی توجه باشید.

سعی کنید در برخی مواقع نسبت به احساسات خودتان توجه کنید. همچنین عوامل ایجاد کننده این احساسات و واکنش خودتان نسبت به این احساسات را هم بررسی کنید.

علاوه بر این، شما می توانید احساسات روزمره خودتان را در یک روزنامه بنویسید.

شما می توانید احساسات خودتان را با سایر افراد به اشتراک بگذارید. سعی کنید یک سری افراد حمایت کننده ای را پیدا کنید.

شما می توانید احساسات خودتان را فقط با افراد مهربان و تصدیق کننده به اشتراک بگذارید.

۴٫ اعتماد به دیگران را یاد بگیرید.

این بخش می تواند سخت ترین مرحله در فرآیند مقابله با یک خانواده بد باشد.

در صورتی که مشکلات زیادی را در خانه تان داشته باشید، اعتماد کردن می تواند یک کار سختی باشد.

سعی کنید که در ابتدا موارد جزئی و کم اهمیت را به افراد مورد اعتمادتان بیان کنید.

در صورتی که آنها اثبات کنند که فرد قابل اعتمادی هستند، می توانید در رابطه با موارد مهم تر با آنها صحبت کنید.

سعی کنید که یک سری حمایت هایی را از افراد مناسب دریافت کنید. افرادی که مهربان و مثبت هستند را شناسایی کنید.

به منظور ثابت نگه داشتن یک عزت نفس مناسب برای خودتان و دریافت کمک برای مقابله با خانواده بد، می توانید یک گروهی از دوستان قابل اعتماد و حمایت کننده تشکیل بدهید.

شاید شما در بیان کردن احساساتتان به سایر افراد با شرایط سختی مواجه باشید.

سعی کنید که این موانع را پست سر بگذارید.

شما می توانید از طریق بیان کردن نیاز ها و خواسته هایی کوچکی که دارید، این کار را شروع کنید. با گذشت زمان سعی کنید که خواسته ها و نیازهای بزگتر و مهمتری را بیان کنید.

۵٫ از خودتان به خوبی مراقبت کنید.

در صورتی که دارای یک خانواده بدی باشید، ممکن است که نسبت به خود مراقبتی بی توجه باشید.

در صورتیکه بخش زیادی از وقت خودتان را صرف حل یک اختلاف بکنید، شاید نسبت به سلامت و بهزیستی خودتان بی توجه شوید.

بر روی خود مراقبتی مبنایی توجه داشته باشید. این مورد می تواند به شما کمک کند تا احساسات خودتان را کنترل کنید.

شما باید این کار را به خاطر خودتان انجام دهید. حتما غذای سالمی مصرف کنید، ورزش کنید و از بهداشت خودتان مراقبت کنید.

همچنین شما باید در فرصت های مناسب به نیازهای خودتان هم رسیدگی کنید. در صورتیکه به یک روز استراحت نیاز داشته باشید، حتما استراحت کنید.

همچنین نسبت به کارهای لذت بخش کوچک  هم بی توجه نباشید، مواردی از قبیل فیلم دیدن، رفته به کافه همراه با دوستان یا تهیه یک غذای آماده از بیرون بعد از یک روز طولانی و خسته کننده.

نویسنده: Paul Chemyak, LPC,ترجمه : مشاور کو

به روز رسانی شده در: ۳ جولای ۲۰۱۹

---

[۱] Noel